![]() |
ميقات حضرت موسي(ع) ، درخواست از خدا و پاسخ !!!
وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ...
وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ! قَالَ لَن تَرَانِي !!! .....
(آيه 142و 143 اعراف)
و با موسى، سى شب وعده گذاشتيم و آن را با دَه شب ديگر تمام كرديم. تا آنكه وقت معينِ پروردگارش در چهل شب به سر آمد. ....
و چون موسى به ميعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، عرض كرد : « پروردگارا ، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم » .
فرمود : « هرگز مرا نخواهى ديد » !!! ليكن به كوه بنگر پس اگر بر جاى خود قرار گرفت به زودى مرا خواهى ديد . پس چون پروردگارش به كوه جلوه نمود، آن را ريز ريز ساخت، و موسى بيهوش بر زمين افتاد ، و چون به خود آمد ، گفت : تو منزهى ! به درگاهت توبه كردم و من نخستين مؤمنانم .
* * * بر اساس اين واقعه عظيم شاعران خوش ذوق سروده هائي دارند :
شيخ اجل سعدي مي گويد:
چو رسي به طور سينا "ارني" مگو و بگذر
که نيرزد اين تمنا به جواب" لن تراني"
در جواب سعدي شاعري مي گويد : ( احتمالا حافظ )
چو رسي به طور سينا "ارني" بگو و مگذر
تو صداي دوست بشنو نه جواب "لن تراني"
و در جواب اين دو ، شاعر ديگري مي گويد : ( احتمالا مولانا )
"ارنی" کسی بگويد که تو را نديده باشد
تو که با منی هميشه چه " ترا " چه " لن ترانی"
علامه طباطبایی فرموده :
سحر آمدم به کويت که ببينمت نهانی
" ارنی " نگفته گفتی دو هزار " لن ترانی "
ادامه مطلب : تفسير آيات و اثبات ولايت اميرالمؤمنين (ع)
1- وعده گاه بزرگ
2- تقاضاي مشاهده پر وردگار
*********************************************************
{صلوات+عج}
:: موضوعات مرتبط: ، ،

